اختتامیه فیلم فجر؛ همراهی اشک و خشم

به گزارش تاورنا، اختتامیه سی وهشتمین جشنواره فیلم فجر، نمایشی آمیخته از اشک ها و پرخاش ها بود. برندگانی که روی صحنه حاضر شدند، بیشتر اشک مدعوین را جاری و برندگان غایب با جایگاه های خالی شکایت خود را از تقسیم جوایز بیان کردند.

اختتامیه فیلم فجر؛ همراهی اشک و خشم

به گزارش خبرنگاران، در این بازی اشک و پرخاش، هیأت داوران هم سنگ تمام گذاشتند. بزرگداشت جیرانی با اشک های کارگردان خراسانی تصویر شد و راد ایستاد وسط صحنه و همه را به باد انتقاد گرفت. چنین نمایش کاملی از بغض و خشم، منطبق بود با محتوای فیلم های داستانی که هیأت انتخاب از میان خیل انبوه فیلم های فارسی سوا نموده بود.

وقتی همه این فیلم های تازه از قوطی بیرون آمده را کنار هم می گذاریم، مخرج مشترک فیلم ها، تصاویر اندوهناک و خشمگینی هستند که کوشش می نمایند اگر حقیقی نیستند، حداقل واقعی باشند. در تکرار مادرزادی چرخه ها و در فقر نهادینه گونه های سینمایی، فراوری این همه خشم و اندوه نباید ما را شگفت زده کند. این خصلت فراوری در سینماهای نیمه صنعتی است که در آن پیروزیت فقط با تداوم الگوی فیلم های پیروز امکان پذیر است. در سینمای ایران، فیلمسازان بیشتر از آنکه به جامعه نگاه نمایند، به فیلم های پیروز قبل از خود نگاه می نمایند.

تمایل به نمایش همزمان غم و خشم در سینمای سال جاری ایران حاصل پیروزیت تجاری و هنری فیلم هایی است که از 4سال پیش با پیروزیت خود، تاریخ انقضای چرخه ملودرام های خانوادگی متاثر از فیلم های اصغر فرهادی را بیان کردند؛ فیلم هایی که داستانشان در حاشیه شهر می گذرد و قهرمانان داستان درگیر فقر و اعتیاد و مسلح به سلاح های سرد، در میان بیغوله ها زندگی تلخی را سرشار از غم و خشم تجربه می نمایند. سال جاری از چرخه این فیلم ها نمونه های پیروز و ناپیروز تازه ای به سینمای ایران معرفی گردید. جایزه فیلم مردمی به فیلمی درباره جنوب شهر، نشان از زنده بودن این چرخه است. این فیلم ها در کنار کمدی های گران با شمایل تکرارشونده رضا عطاران و کمدی های ارزان با حضور گسترده کمدین های تلویزیونی همه کوشش سینمای ایران برای بقای مالی هستند. از میان کمدی های سرنوشت ساز فقط یک فیلم به جشنواره رسیده بود؛ فیلمی که حضورش در جشنواره خشم و اندوه همچون بیگانه ای از سیاره دیگر به نظر می رسید. فیلم های سفارشی اما دور از دنیای واقعی، حیات خود را به لطف حمایت های بیرونی و درونی و فشارهای سیاسی و سینمایی ادامه می دهند. ماموریت اغلب این فیلم ها معین است ؛ آنها برای اهدافی بیرون از سینما ساخته می شوند. با توجه به نفوذ نه چندان عمیق سینما، این فیلم ها بیشتر با هدف مرعوب کردن رقبا ساخته می شوند تا تحت تأثیر قراردادن افکار عمومی. اگر این فیلم ها از فضای خشم و اندوه رایج فیلم های ایرانی دور بودند، سازندگان آنها در فضای جشنواره به دلایل مختلف روی صحنه آمدند تا خشم خود را نسبت به رقبا و اندوه خود را نسبت به مخاطبان بروز دهند. یکی به بهانه غیبت یک حرفه ای، چهره تازه ای از عصبیت را بروز داد و بعضی رقابت های درون گروهی را در واکنش به تقسیم بندی جوایز علنی کردند. در جشنواره ای که بودن و نبودن همه مسئله بود، غیبت معنایی عمیق تر داشت.

نمی گردد درباره اختتامیه نوشت و از پخش مستقیم آن چیزی نگفت. پخش زنده اختتامیه جشنواره سال جاری از شبکه نمایش سیما، با توجه به روح جاری در جشنواره، کار جسورانه ای بود. روی آنتن نرفتن حرف های امیر آقایی و پخش مستقیم غم و اندوه نابازیگران خردسال بهترین فیلم سال، نشان داد که نگاه رسمی تا ته خط نمایش اندوه پیش می رود، اما خشم را فقط در چارچوب های از پیش معین عمومی می نماید.

این رسم هر سال است که با سرانجام جشنواره، فیلم ها و نام هایی را که داوران به خاطر سیاست های حمایتی و مصلحت های هدایتی کنار گذاشتند، به خاطر بسپاریم و نام برندگان را به تاریخ. 9داوری که دیشب روی صحنه رفتند، قضاوت خود را به تاریخ سپردند، اما تصویر بچه ها معصومی که روی صحنه به جای خنده گریستند و به جای خوشحالی اشک ریختند، صادقانه ترین رهاوردی بود که برای ما باقی خواهد ماند. در سینمای ایران همواره نابازیگران بهتر از بازیگران می درخشند.

  • جشنواره فیلم فجر برترین های خود را بیان کرد | از خورشید تا شنای پروانه
  • منبع: روزنامه خبرنگاران 24 بهمن علیرضا محمودی ؛ دبیر گروه ادب و هنر
منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 8 فروردین 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: taverna.ir شناسه مطلب: 801

به "اختتامیه فیلم فجر؛ همراهی اشک و خشم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اختتامیه فیلم فجر؛ همراهی اشک و خشم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید